مینیمالیستها شاید سرراست ترین نوع از دکوراسیون داخلی را دارند.
حرف به ظاهر ساده آنها این است که “کمتر،بهتراست”
نباید اشتباه کنیم، منظور از “کمتر” ارزانتر بودن یا اینکه طراحی بدون فکر یا به اصطلاح “دم دستی” انجام دادن نیست.
منظور آنها دستیابی به طراحی بهتر از طریق سادگی است. به این معنی که با ویرایش دقیق فضا و امکانات، بدون اینکه محدودیتی در استفاده از آنها پیش بیاید، بیشترین اثرگذاری را از آنها داشته باشیم.
این دکوراتور نمیخواهد جلوی فضای تنفس را با انبوهی از وسایل، طبقهها و عناصر تزئینی بگیرد، آنها برای خلوتی و سکون فضا ارزش قائل هستند چون میدانند افراد در چنین فضایی بهتر فکر میکنند ، بهتر استراحت میکنند و در نهایت بهتر زندگی میکنند.
این افراد معتقدند ابزار تا وقتی که به صورت روزمره به کار میآیند مهم هستند در غیر این صورت به جز اشغال فضا اثر دیگری ندارند.
اما این خیلی مهم است که این برداشت را نکنیم که آنها به عناصر دکوراتیو و در واقع به زیبایی اهمیت نمیدهند، بلکه آنها به نوعی متفاوت این اهمیت را به اجرا در میآورند.
خطوط، رنگها و بافتها در این سبک بسیار مهم هستند. در یک طرح مینیمال به همه اینها به طور خاص فکر میشود و نه در یک اکسسوری مشخص مثل یک گلدان که در همه اشیا این اصول را رعایت میکنند.
نمیخواهم اغراق کنم اما مینیمالیستها زیبایی رادر عناصر میببیند و نه فقط در ترکیبها.
یک پارچه زیبا برای مبل یا پرده، یک کفپوش چوبی واکس خورده و خطوط زیبای یک میز نهار خوری به غایت در این نوع از طراحی مهم هستند. طراح به همه اینها با دقت و وسواس نگاه میکند و انتخاب میکند.
بگذارید این اتاق را نشان دهم.
این اتاق با این تخت ساده اما راحت و یک صندلی که با پوست پوشیده شده، علاوه برزیبایی دکوراتیوش، برای کسی که قصد مطالعه دارد هم راحتی زیادی فراهم میکند.
همیشه دوست دارم راجع به تاریخ سبکها بیشتر بدانم چون به درک درست من از سبک، کمک زیادی میکند.
اصطلاح “مینیمالیسم” ابتدا در اواسط دهه 1960 قرن بیستم ظاهر شد و عمدتا برای توصیف مجسمههای “رابرت موریس” و “دونالد جود” استفاده شد.
به مرور معنای این کلمه گسترش یافت و در حال حاضر در حوزههای مختلف از مد، موسیقی، طراحی و معماری استفاده میشود.
بر خلاف سایر سبک ها که موکت های سرد و سخت را ترجیح میدادند، مینیمال ها گونه های نرم تر و زنده تر را می پسندند.
در ابتدای شروع این سبک، اصول بنیادین مینیمالیسم بر خطوط تیز، سطوح جامد، مبلمان کم و سایه های استیل بود، اما اخیرا شکل های نرم تر، رنگ ها و بافت های بیشتری را استفاده می کنند.
ایده اصلی طراحی مینیمالیسم، استفاده از اشکال ساده و طبیعی است. این اصل اساس سبک شرقی در طراحی، به ویژه طراحی کلاسیک ژاپنی است که پایه اصلی برای مینیمالیسم شد. طراحان مشهور که مؤسسین مینیمالیسم بودند، عضو گروه هنری «سبک» بودند که در سال 1917 تأسیس شد.
مینیمالیسم محبوب است زیرا طراحی در این سبک بسیار سبک و آزاد است. مینیمالیسم یک شیوه زندگی است که تمایل به نظم و سازمان کامل دارد، به ویژه در میان بازرگانان و افراد خلاق محبوب است که ترکیبی از سادگی، پیچیدگی، زیبایی و کاربرد عملی را میخواهند.
اگر بخواهم اصول مینمالها را خلاصه در چند گزینه بگویم شاید اینها درستترین و کاملترین تعاریف باشند:
۱) مینیمالیسم در طراحی داخلی به معنای اتاقهای بزرگ با حداقل مبلمان و جزئیات است.
۲) مبلمان باید دارای اشکال ساده و چرمی با رنگ خنثی باشد. سطوح درخشان و خطوط مستقیم در این منطقه شگفت انگیز است.
۳) جزئیات باید از فولاد ضد زنگ یا کروم ساخته شود.
۴) مقدار لوازم جانبی باید حداقل باشد کف باید از موادی باشد که برای تمیز کردن و مراقبت از آنها کمترین زحمت ممکن ایجاد شود.
۵) استفاده از کمدهای بزرگ که کمتر در دید باشند برای جا دادن بخش عمده ایی از لباسها و سایر وسایل.
۶) سفید رنگ اصلی این سبک است. سفید باید برای دیوار، کف و مبلمان استفاده شود.
به عنوان یک جایگزین شما می توانید رنگ های خنثی مانند بژ، خاکستری، سبز روشن را هم انتخاب کنید.
۷) رنگ قرمز روشن، سنتی و محبوبترین انتخاب برای برجسته سازی جزئیات در یک پس زمینه سفید است، البته میتوانید رنگهای مورد علاقه خودتان را به جای این رنگ به ترکیب موردنظر اضافه کنید.
۸) تصویر یا برخی جزئیات بزرگ روی دیوارها را آویزان میکنند. پنجره های بزرگ که معمولا پرده ندارند و حداکثر نور بیرون رو به درون میدهند.
در این پست می خواستم کمی بهتر و دقیق تر مینیمالیستها را معرفی کنم اما در پست بعد چند نمونه با توضیح درباره هرکدام منتشر میکنم.
اگر به این سبک علاقه دارید پست بعد را از دست ندهید.