بلیت سینما شماره ۱

توضیحات

رسم ایرانی بر این است که نخستین شماره‌ی مجلات، یا شماره‌های خاص بعدی‌شان، عکسی ویژه و طراحی‌شده‌ی روی جلد داشته باشند، و در باقی موارد، عکس یک فیلم، یا عکس یک گفت‌وگوی اصلی ر وی جلد قرار بگیرد. از نخستین چیزهایی که وقت طراحی ساختار به آن فکر کردم، ایده‌ای واحد برای جلدها بود، که بعدتر به شناسنامه‌ای برای مجله تبدیل شود. مجموعه‌ای که از خلال آن بتوان به یک دوره‌ی تاریخی و ویژگی‌های سینمایی یک زمانه دست پیدا کرد. ایده را از قبل برای یک مجموعه‌عکس که منتهی به یک نمایشگاه شود داشتم. چهره‌های سینمایی ایرانی با ظاهر خودشان (بدون گریم، یا لباس ویژه؛ همان‌گونه که هستند) در موقعیت یا مفهومی مرتبط با فیلمی که در آن بازی کرده‌اند. ظاهر واقعی خودشان، ثبت آن آرتیست در یک دوره‌ی به‌خصوص زمانی است؛ و آن موقعیت یا مفهوم، بیان‌گر چیزهایی که فیلم‌های همین دوره‌ی زمانی را شکل داده‌اند و موردتوجه بوده‌اند.
شکل‌گیری نخستین شماره، مصادف شد با گذر دومین قسمت «نهنگ عنبر» از مرز فروش فیلم اول تاریخ سینمای ایران. فیلمی نوستالژیک درباره‌ی دهه‌ی شصت خورشیدی، که از اساس تکیه‌ی داستانی و مفهومی‌اش، بر همین قلقلک خاطرات فضای نزدیک‌تر آدم‌ها به هم در آن دهه‌ی تاریخی‌ست. فیلم دوم، عنوان فرعی‌اش «سلکشن رؤیا» بود؛ نوارکاستی که ارژنگ برای رؤیا آن را آهنگ‌به‌آهنگ انتخاب و ضبط کرده بود. نقش رؤیا را مهناز افشار بازی کرده بود، و نوارکاست هم از نمادین‌ترین نشانه‌های دهه‌ی مدنظر فیلم. ایده خیلی سریع شکل نهایی گرفت و می‌توانست اجرایی شود، اگر افشار قبول می‌کرد که برای تحققش وقت بگذارد. چون ماجرا فقط به عکس محدود نمی‌شد. گفت‌وگویی برای مرور کارنامه‌اش هم باید انجام می‌گرفت؛ و صفحاتی آماده می‌شد که به‌واسطه‌اش بخش «پرتره»ی این شماره‌ی اول را به او اختصاص دهیم. اولین مکالمه‌مان برای ، درست یک روز مانده به شروع فیلم‌برداری فیلم تینا پاکروان بود و افشار تقریبن هرروز بیش از ۱۲ساعت در لوکیشن فیلم‌برداری «لس‌آنجلس-تهران».

با مهناز افشار تجربه‌ی کار در دو فیلم‌نامه‌ام را داشتم و دوستی قدیمی‌مان به یک نمایشگاه عکس از حال‌وهوای پشت‌صحنه‌ی فیلم دوم یعنی «پل چوبی» هم منجر شده بود که خود او نقش اصلی را در به‌ثمررسیدن و برپایی آن نمایشگاه داشت. ایده را که مطرح کردم، مثل همیشه با هوشی که دارد، متوجه مسیر و اتفاقی که می‌خواستم رقم بخورد شد، و پذیرفت میان آن روزهای شلوغ، وقت بگذارد و کار را انجام دهیم. جلسه‌ای به دیدن استوری‌بورد و گذاشتن قرار نهایی و انتخاب لوکیشن گذشت، و جلسه‌ی دوم به عکاسی؛ در بخشی از لوکیشنی که تینا پاکروان در آن مشغول فیلم‌برداری سومین فیلم بلند سینمایی‌اش بود. باید از او هم برای هم‌راهی‌اش همین‌جا تشکر کنم.

نخستین عکس جلد ، مهناز افشار در عکسی مفهومی از فیلم «نهنگ عنبر: سلکشن رؤیا»ست. با نوار کاستی که از شدت گوش‌داده‌شدن درون ضبط جمع شده، و او، میان آرشیو معمول کاست‌ها و وی‌اچ‌اس‌های آن مقطع از تاریخ، در حال سروسامان‌دادن به آن است. نخستین فریم، از مجموعه‌ای که قرار است با چهره‌های دیگر سینمای ایران و فیلم‌هایی دیگر، به مرور روی جلد جان بگیرند و تکمیل شوند.

 – خسرو نقیبی، سردبیر ماهنامه بلیت