حرفه هنرمند شماره ۵۹

1.000.000 ریال

آثار هنری در انزوا و انفکاک از بدنه‌ی فرهنگ و تاریخی که در آن پدید آمده و بالیده‌اند قابل‌فهم نمی‌شوند. اگر بپذیریم که یک اثر یا مجموعه‌ای از آثار هنری حضوری زنده و واقعی در یک اجتماع دارند، به‌واسطه‌ی وجود بدنه‌ای از معانی، تجارب و ارزش‌هایی است که مردمانِ یک اجتماع تاریخیِ خاص در آن‌ها با یکدیگر اشتراک دارند. این چیزی است که می‌توان آن را معانی جمعی، بازنمایی‌های جمعی (بنا به‌اصطلاح دورکیم)، یا «مخیله‌ی اجتماعی» (social imaginary) نام نهاد. این همان عنصر «افزوده» و کاملاً ضروری‌ای است که توده‌ی بی‌شکلی از افراد انسانیِ مختلف را که از قضا در یک دوره‌ی تاریخی خاص در جغرافیایی خاص به دنیا آمده و زندگی می‌کنند، به اجتماعی انسانی بدل می‌کند.

نویسنده

, , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

سردبیر

ایمان افسریان

مدیر مسئول

شهریار توکلی

چاپ

,

قطع

خشتی

صفحات

190

ناشر

زبان

فارسی

دوره‌ی نشر

موجود در انبار

توضیحات

آثار هنری در انزوا و انفکاک از بدنه‌ی فرهنگ و تاریخی که در آن پدید آمده و بالیده‌اند قابل‌فهم نمی‌شوند. اگر بپذیریم که یک اثر یا مجموعه‌ای از آثار هنری حضوری زنده و واقعی در یک اجتماع دارند، به‌واسطه‌ی وجود بدنه‌ای از معانی، تجارب و ارزش‌هایی است که مردمانِ یک اجتماع تاریخیِ خاص در آن‌ها با یکدیگر اشتراک دارند. این چیزی است که می‌توان آن را معانی جمعی، بازنمایی‌های جمعی (بنا به‌اصطلاح دورکیم)، یا «مخیله‌ی اجتماعی» (social imaginary) نام نهاد. این همان عنصر «افزوده» و کاملاً ضروری‌ای است که توده‌ی بی‌شکلی از افراد انسانیِ مختلف را که از قضا در یک دوره‌ی تاریخی خاص در جغرافیایی خاص به دنیا آمده و زندگی می‌کنند، به اجتماعی انسانی بدل می‌کند. این آگاهی جمعی، این مخیله، خیال‌خانه یا «کارگاهِ» معناسازی و تصویرسازی جامعه، چیزی است که در سطحی کلان به زندگی مردمان هر زیست جهان تاریخیِ خاص، معنا می‌بخشد؛ کوچک‌ترین اجزاء زندگی روزمره‌ی آن‌ها را به بزرگ‌ترین و انتزاعی‌ترین باورها و اعتقادهایشان پیوند می‌زند، آن‌ها را در عین اختلافات و تفاوت‌هایشان با یکدیگر پیوند می‌زند و البته در صورت صُلب شدن و مداخله‌ی ایدئولوژیک افراد و مراجع ذی‌نفع، وحدتی کاذب را به قیمت سرکوبی اجزاء و تفاوت‌های واقعاً موجود بر جامعه تحمیل می‌کند. […] عنوان این شماره‌ی حرفه: هنرمند، «هنر و معانی جمعی» است. نسبت هنر و زندگی جمعی یا معانی جمعی را به اشکال مختلفی می‌توان موردبحث قرار داد؛ از نسبت هنر با اجتماع (جامعه‌شناسی هنر) گرفته تا نسبت هنر با فضاهای عمومی (مثلاً معماری شهری؛ آرایش بصری میدان یا خیابانی خاص و امکان‌هایی که برای تجربه‌ای جمعی می‌گشاید/مسدود می‌کند)، هنر و حوزه‌ی عمومی (اشکال مختلفی که آثار هنری می‌توانند از طریق خود یا به واسطه‌ی بحثی که حول آن‌ها شکل می‌گیرد به عنوان نوعی حوزه‌ی عمومیِ مَجازی یا بدیل ــ در برابر حوزه‌ی عمومی رسمی و مُجاز ــ ایفای نقش کنند)، یا هنر و خاطره‌ی جمعی (از انباشت تجارب و خاطراتی مشترک حول یک ترانه‌ی مردمی گرفته تا تحلیل سنت شاهنامه‌نویسی در ایران به عنوان تعیّن رابطه‌ای زمانمند با گذشته‌ی تاریخی/اسطوره‌ای یک ملت یا «خاطره‌ی ازلی» آن). شیوه‌های مختلفی برای سازمان‌دهی بحث در این زمینه وجود دارد. مثلاً می‌توان مشاهده کرد که بیشتر مواردی که ذکر شد حول دو بردار زمان و مکان شکل می‌گیرند: مکان، به عنوان کانونی واقعی یا استعاری برای گردآمدن، با هم بودن و از سر گذراندن تجاربی مشترک؛ و زمان، به عنوان برداری طولی که «زندگی»ِ یک جمع، جامعه یا اجتماع انسانی خاص در امتداد آن شکل می‌گیرد و با نقاط و تجارب کانونیِ مشترک نقطه‌گذاری می‌شود و معنا می‌یابد. از سوی دیگر، می‌توان به انواع پیوندهای ممکن میان آثار هنری ــ و به طور کلی‌تر پدیدارهای فرهنگی ــ با اشکال زندگی، تجارب و معانی جمعی اندیشید. […] هر کدام از این سرفصل‌ها و موضوعات مربوط به آن‌ها می‌توانست موضوع مقاله یا بحثی برای این شماره باشد. به طور خاص، اندیشیدن به نسبت میان انواع معانی جمعی بالفعل یا بالقوه‌ی ما ایرانیان با فرم‌های هنری ما و تفاوت‌های احتمالی میان گذشته‌ی دور (سنت)، گذشته‌ی نزدیک و زمان حال ما از این منظر، می‌تواند از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد. در ساده‌ترین سطح، پرسش آن است که این مخیله‌ی برنَهَنده (instituting imaginary)، این آگاهی جمعی‌ای که از آن سخن می‌گوییم، چگونه در گذشته در قالب آواها، احجام و بناها، نقوش و تصاویر و متون و مکتوبات، به نقطه‌ی اتصال ملت ایران بدل شده است؟ و این نسبت در سده‌ی حاضر چه اشکالی پیدا کرده است؟ و اینکه، با توجه به نسبت متفاوت فرهنگ عمومی جامعه با هنر در دوره‌ی معاصر، آیا اساساً می‌تو‌ان از هنر امروز انتظار داشت چیزی از معانی و تجارب عمومی زمان خود را بازتاب یا به آن‌ها شکل دهد؟

فهرست نشریه حرفه: هنرمند شماره ۵۹

هنر و معانی جمعی

– مخیله‌ی اجتماعی و مسئله‌ی معانی جمعی / مجید اخگر

– فقدانِ ناموجود / گفت‌و‌گو با مراد فرهادپور و صالح نجفی

– وان گوگ، مِلانی و مونالیزا: اثر هنری و جاذبه‌های جمعی/ مهدی نصراله‌زاده

– تلوسِ تِخنه یا؛ هنرِ حیاتِ جمعی / کریم میرزاده اهری

– تجربه‌ی هنرمندان در کمون پاریس / صالح نجفی، فرید دبیرمقدم

– حماسه‌ها و زمین‌ها / علی خدادادی

– فرم ادراکی و معانی جمعی / ایمان افسریان

– مردم و مدرنیسم در دهه‌ی ۱۳۳۰ / حامد یوسفی

– موسیقی پاپ و هزینه‌ی بی بازگشت / حمید نامجو

– مفرداتِ معانی / مهران مهاجر

– هیچ هنری بی‌ارتباط با جامعه نیست / محمد منصور هاشمی

– آن‌‌‌گاه که سبک بیشتر از ژانر دل ما را می‌‌‌رباید / کامران سپهران

– روشنفکری با ماشین به میان مردم می‌رود / روبرت صافاریان

– هنرمندان و تجربه‌ی جنگ / رویین پاکباز

– برهم‌کنشیِ عکاسی و حافظه‌ی جمعیِ جنگ در عکاسی معاصر ایران / صیاد نبوی

– روح جمعی دهه‌ی هفتاد و ژانر اسطوره ـ عرفان‌گرا در نقاشی / خیزران اسماعیل‌زاده

– نسبت عکس خانوادگی با خاطرات جمعی / ملیکا فروزان‌پور

– خاطرات بی‌بُعد / غزاله هدایت

– عشق، ملال، عکاسی: عاشق، علاف، عکاس / علیرضا احمدی‌ساعی

– تاریخ‌ها و هویت‌های متکثر: چگونه حافظه جمعی در رسانه‌های تصویری جدید ساخته می‌شود / نسترن صارمی

– چیزها یا مصادیق بازنمایی تجربه‌ی زیسته / حسین رجبی، رضا شجاعی

نقد فصل

– نقدی بر نمایشگاه بابک اطمینانی / ایمان افسریان

– نقدی بر نمایشگاه‌های بابک اطمینانی، وحید حکیم و جواد مدرسی / علیرضا رضایی‌اقدم

– نقدی بر نمایشگاه مرضیه رشیدی / مجید اخگر

– گزارشی از نمایشگاه فریده لاشایی / مُنا زهتابچی

– گزارشی از پروژه‌ی نوروز روز نو / بهزاد نژادقنبر

مجموعه دار

هوشنگ پزشک‌نیا، نصرالله افجه‌ای، ایران درودی، ژازه طباطبایی، پرویز تناولی / افرا سیدصادقی

گالری‌دار

– زمانی برای تماشای زیبایی اسب‌ها / یادداشتی بر نمایشگاه عکس‌های نیما مرادی

– به بهانه‌ی نمایشگاه گروهی ترنم دو خیال در گالری آس

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “حرفه هنرمند شماره ۵۹”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *