توضیحات
لبیوس وودز ، معمار
پیش گفتار مترجم
اکتبر ۲۰۱۲، نیویورک توفانزده، بروکلین. از پشت پنجره، خیابانهای بارانی خالی از جمعیت را میبینی. نمیتوانی بیرون بروی. کتاب، چای، و انتظار برای پایان توفان. اخبار را دنبال میکنی تا شاید خبری رسیده باشد؛ از عبور توفان، از رسیدن کمک برای آنها که خانه هایشان ویران شده است، از ایران. اولین جمله ای که میبینی، کوتاه است؛ لبیوس وودز درگذشت. مبهوت میمانی. باور نمیکنی. انکار میکنی. باید بروی، باید راه بروی، تنها در خیابانها، آنقدر که بهت این خبر کمرنگ شود و تو دوباره به این دنیا برگردانده شوی. به دنیای بدون لبیوس وودز فکر میکنی. دنیایی که او پیوسته تلاش کرد تا به شکل های دیگری تصورش کند. دنیایی که او مقهور “واقعیت هایش نشد و خستگی ناپذیر در برابر کلیشه هایش ایستادگی کرد.
کار لبیوس وودز را میتوان نمونهی ایدهآل یک پرکتیس انتقادی دانست. پرکتیسی که سویه های کلیشهای و متعارف معماری را تشخیص میداد و آنها را واژگون میکرد. پرکتیسی که به ما یادآوری میکرد کار معمار برخلاف تصور جاری، ساختن نیست؛ ترسیم کردن است. پرکتیسی که دائما در مرزهای معماری عمل میکرد و تلاش میکرد آنها را جابهجا کند و قلمرو دانش معماری را گستردهتر کند. لبیوس وودز تا پایان زندگی به کار تجربی متعهد ماند؛ تعهدی که پایبند ماندن به آن آسان نبود. او تسلیم سرمایه داری و معماری تجاری نشد و تلاش کرد تا با کارش، با ترسیمهایش، بنیان آنها را زیر سوال ببرد. دنیای بدون لبیوس وودز دنیای غم انگیزتری است. دنیایی که معمار و آموزگار بزرگی را از دست داده است. دنیایی که تجسم کننده و سازنده ی دنیاهای دیگر را از دست داده است. با این وجود میراث او مثل میراث هر هنرمند بزرگ دیگری به زندگی اش ادامه میدهد. باید امیدوار بود، باید تا زمانی که معماری میتواند به شکل های دیگری غیر از آنچه امروز هست باشد، به تصور کردن دنیاهای جدید امیدوار بود.
پویان روحی پاییز ۲۰۱۷
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.