توضیحات
نبوغ
برای این پرسش که نبوغ اکتسابی است یا ارثی، یا تلفیقی از هر دو، هنوز پاسخ شفافی نداریم. اما با توجه به مطالعات و آزمایشهای انجامشده، تا کشف این معما زمان زیادی باقی نمانده است. بهطور کل به چه کسی نابغه میگوییم؟ آیا نابغه افرادی هستند همچون ابنسینا، خیام، داوینچی، انیشتین، ادیسون و تسلا که در زمینههای مختلف علمی خلاقیت داشتند، یا کودکی که فقط در محاسبات اعداد چند رقمی تبحر دارد، یا حتی چارلی چاپلین را نیز که در خلق کمدیهای بینظیر استاد بود، میتوان نابغه تلقی کرد؟!
پاسخ به پرسشهای بالا هر چه باشد، یک امر بدیهی است؛ انسان برای پیشرفت نیاز مبرم به چنین افرادی دارد، و اصولا بدون وجود این اشخاص شاید یک جامعه برای همیشه درجا بزند. با پیشرفت علم پزشکی، شاید در آیندهای نهچندان دور، تمام انسانها از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردار شوند و بهعبارتی بتوان همه را نابغه نامید. اما باید به این نکته هم توجه داشت که با پیشرفتهای علمی، کاوش و تسخیر جهان بیکران، چالشهای پیشِ رو هم پیچیدهتر خواهند شد و شاید برای حل این مسائل جدید و درک کاملتر دنیا، در میان انسانهایی که روزی همگی نابغه تلقی خواهند شد، باز هم نیاز به فردی باشد که نابغهتر و خاصتر از دیگران باشد. از نظر من، پیشرفت بشر هر چقدر تمام و کمال یا مطلق شود، هیچگاه پایانی نخواهد داشت. و دقیقا بر همین اساس همیشه افرادی خواهند بود که توانایی مغزشان چند صباحی از دیگران جلوتر خواهد رفت و چیزهای جدیدی کشف، خلق یا ابداع خواهند کرد. البته شاید هم نه بهواسطهی نبوغ بیشتر، بلکه بهخاطر نوع اتصالات شبکهی مغزیشان، و بررسی و مقایسهی نوع مطالب و تجربیاتی که در آن ذخیره شده است. پس میتوان بدون ابهام به این نتیجه رسید که نوع تجربیات و عوامل محیطی صددرصد بر پدیدهی نوآوری و نبوغ تاثیر میگذارد.
نبوغی که من در بالا به آن اشاره کردم، نبوغی بیولوژیکی است. حال تصور کنید در آیندهای نهچندان دور، نبوغ یک انسان با کارآمدی یک ربات یا کامپیوتر تلفیق شود. آیا باز میتوان فاکتورهای محیطی را مهم تلقی کرد؟ شاید انسانها بتوانند تمام عوامل محیطی را از طریق پردازشگرهایی که بهنوعی به بدنمان پیوند زده شدهاند، و از راه یک شبکهی جهانی با یکدیگر به اشتراک بگذارند. آیا آنوقت پایانی برای نبوغ خواهد بود؟ آیا مغزمان بهطور کل گنجایش و تحمل چنین نبوغ بالایی را خواهد داشت، یا اینکه محدودیتهای بیولوژیکی و تکاملی سرانجام ما را جای خودمان مینشانند؟
در هر صورت، دو چیز همواره لایتناهی است؛ جهانی که در آن زندگی میکنیم، و حماقت انسان! اما در منطق نبوغ، قوهی تخیل خیلی مهمتر از قوهی دانش است؛ یعنی همان جرقههایی که بعضا موجب الهام افراد برای ابداع یا کشف ندانستهها میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.