Posted on

سبک اسکاندیناوی – بخش اول

شما ممکن است با شنیدن طراحی به سبک اسکانیدیناوی بلافاصله به یاد ساختمان‌های آبی و زرد IKEA بیافتید، این در حالی است که که سبک اسکاندیناوی با خصوصیاتی ساده و مینیمالیستی با طیفی گسترده، یادآور کل محدوده شمال اروپا یعنی کشورهای دانمارک، نروژ، سوئد و فنلاند است و قدمتی بیش از ۶۰ سال دارد، سالی که در آن به صورت جهانی شناخته شد.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

حالا که صحبت از مینیمالیستی بودن شد فکر می‌کنید چه چیزی می‌تواند این سبک را از طرح‌های مینیمالیستی و معاصر و مدرن آمریکای شمالی متفاوت کند؟

واقعا چه چیز گیج‌کننده‌ایی بین این مفاهیم وجود دارد و طراحان چطور آنها را از هم تشخیص می‌دهند؟

شاید بد نباشد که قبل از شروع صحبت درباره سبک اسکاندیناوی، به بررسی تفاوت‌های چند سبک رایج در قرن اخیر بپردازیم تا فضا برای فهم آنها روشن‌تر شود.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

اگرچه اصطلاحات معاصر و مدرن امروزه ویژگی‌های همپوشانی دارند،اما در واقع ژانرهای دو سبک با تاریخ و روش‌های متفاوتی هستند.

معماری و سبک معاصر، به معنای واقعی کلمه، چیزی است که در حال حاضر ایجاد و تولید می شود. به این معنی که دائما در حال تغییر است. به همین دلیل کاملا طبیعی است که فکر کنیم سبک معاصر به هر سبک امروزی گره خورده و خصوصیات آن را در خود دارد.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

 

سبک “مدرن” سبکی با طراحی استاتیکی (خاص) را توصیف می‌کند که با به وجود آمدن آن شکافی میان طراحی‌های کلاسیک و امروزی که برمبنای کارکرد ماشین‌ها و کارخانه‌ها بود، به وجود آمد.

به عبارت ساده، طراحی مدرن به طول عمر سن ماشینی شدن روند تولید متصل شده، اما به طور معمول آن را به سالهای 1920 تا 1950 محدود می‌کنند.

یکی از دلایلی که این دو اصطلاح به طور متناوب استفاده می‌شوند و شاید گیج‌کننده باشند این است که بسیاری از ویژگی‌های سبک مدرن در حال حاضر نیز محبوب هستند. بدین ترتیب، طراحی مدرن بخشی جدایی ناپذیر از طراحی معاصر امروز است.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

قبل از اینکه وجوه تمایز سبک اسکانیدیناوی را توضیح دهم، از شما می خواهم به جدول زیر که به ساده‌ترین شکل، دو سبک “معاصر” و “مدرن” را نشان‌داده‌است، دقت کنید.

 

مدرن معاصر
*حضور گسترده پنجره‌های شیشه‌ایی با چهارچوب فلزی
*ایجاد پنجره در کنج دیوار ها
سفیدکاری نمای بیرونی
از متریال‌های مختلف برای پوشش نمای بیرونی استفاده می شود.
رواج سقف‌های تخت به جای شیروانی رواج سقف‌های تخت به جای شیروانی
*در این سبک برخلاف سبک های سنتی در هر گوشه ایی وسیله های دکوری نمی‌بینید.
*معمولا فقط یک یا دو رنگ به جز رنگ‌های روشن مانند سفید در این طراحی به کار برده می‌شوند.
طراحان این سبک به   طبقه باز و ادغام آشپزخانه با ناهار خوری علاقه دارند تا فضایی راحت و قابل استفاده بسازند.
>مبلمان مدرن با حداقل دکوراسیون و استفاده از خطوطی ساده  برای ایجاد حس آرامش در فضا، از کف شروع و و به سمت بالا می‌آید. طراحان معاصر در طراحی مبلمان بیش از هرچیز به نمایش شخصیت و سبک شخصی خود و ایجاد فرم های منحصر به‌فرد علاقه‌مند هستند.

من موافقم که طراحی اسکاندیناوی گاهی اوقات بسیار شبیه به طراحی مینیمالیستی و معاصر است.

این را نیز باید بگویم که شباهت بزرگ آنها در تلاش برای استفاده از خطوط بسیار تمیز و ساده  و حذف کردن عناصر تزئینی غیر ضروری است، اما آنها در چند بخش تفاوت‌های قابل ذکری دارند از جمله: رنگ، بافت و کفپوش

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

رنگ

پالت رنگی که طراحان اسکاندیناوی برای معرفی خود به دنیای معرفی کرده‌اند ترکیب از انواع آبی، خاکستری2های خنک و مات، سفید و کرم است.

این پالت تقریبا تبدیل به علامتی تجاری این سبک شده و به نظر می‌رسد که تبدیل به پالتی منعطف شده که بسیاری از افراد علاقه2مند به استفاده از آن شده‌اند.

ممکن است که این رنگ‌ها هر کدام به صورت جداگانه در طراحی‌های مینیمالیست آمریکای شمالی دیده‌شوند اما استفاده از پالت ترکیبیی آن از ابتدا فقط منحصر به حوزه اسکاندیناوی بوده‌است.

از آنجا که مردم و طراحان این منطقه خاص جغرافیایی به طبیعت نگاهی متفاوت دارند، طبیعی است که سعی می‌کنند تجلی هر چه تمام تری از طبیعت در محل زندگی خود داشته باشند و استفاده از رنگ‌های دریا، صخره، شن و برف کمک زیادی در این زمینه به آنها می‌کنند.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

بافت

همانطور که گفتیم مردم کشورهای حوزه اسکاندیناوی عشقی عمیق و ریشه‌ایی به طبیعت دارند. آنها در تمام طول سال حتی در روزهای سرد سعی می‌کنند فعالیت‌هایی مثل پیاده‌روی، دوچرخه سواری، شنا و حتی پیک نیک داشته‌باشند تا هر چه بیشتر در طبیعت به سر ببرند.

طراحان هوشمند این حوزه با دانستن این نکته مهم، تمام سعی خود را می‌کنند تا هر چه بیشتر از حس مواد طبیعی مانند چوب، چرم، سنگ، شیشه و پارچه‌های بافت‌دار و خزها و پوست‌های مصنوعی استفاده کنند تا روح طبیعت را به فضا منتقل کنند.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

کفپوش

بر خلاف اینکه در خانه‌های آمریکای شمالی استفاده از فرش یک اتفاق طبیعی است، در اروپا به خصوص در حوزه اسکاندیناوی ترجیح بر استفاده از چوب ساده و سفید برای کف تا سقف و گاهی استفاده از پوست مصنوعی حیوانات به عنوان کفپوش است.

فهمیدن دلیل این علاقه آنها ساده است، از آنجا که این مردم علاقه زیادی به هر چه بازتر و روشن تر دیده شدن فضا دارند ترجیح می‌دهند از مبلمان و فرش کمتری در خانه استفاده کنند تا به این خواسته‌شان نزدیک‌تر شوند.

از دیگر روش‌هایی که می‌توان از طریق آن به فضایی باز دست پیدا کرد، استفاده از کفپوش‌های رنگ چوب مانند چوب‌های توس و کاج و یا کفپوش‌های سفید و خاکستری سرداست که اتفاقا بیشتر از هرجا در اسکاندیناوی رواج دارند.

سبک دکوراسیون داخلی اسکاندیناوی

امیدوارم که تا اینجا توانسته‌باشم شناختی ابتدایی برای سبک اسکاندیناوی ایجاد کنم. در پست‌های بعد بیشتر درباره این سبک و نحوه اجرای آن در فضاهای داخلی صحبت خواهم‌کرد.

Posted on

سبک میانه قرن – بخش دوم (Midcentury)

در پایان پست قبل که توضیحی بر سبک میانه قرن بود قرار بر این شد که در این پست راهکارهایی برای اجرایی کردن این سبک ساده و چند منظوره که نشان دهم تا هرچه راحت ‌و کم‌هزینه‌تر بتوانیم این سبک را در خانه خود داشته‌باشیم.

بخش اول پست سبک میانه قرن را اینجا بخوانید.

قبل از هرچیز باید بگویم که علاوه بر خانه و مبلمان، لوازم جانبی مانند لامپ، ساعت، ظروف شیشه‌ای، حتی آثار هنری و لوازم گوناگون جانبی با القای حس راحتی هم برای ایجاد حال‌وهوای این سبک به ما کمک می‌کنند.

در این پست تغییرات در بخش‌هایی مانند مبلمان، رنگ، نور، تزئینات و آشپزخانه را به تفیکیک توضیح خواهم داد.

سبک میانه قرن (Midcentury)

مبلمان

مبلمان معرفی شده در دهه‌های 1950 و 1960 تمیز، پیچیده و همه جانبه با خطوط صاف و منحنی و روش‌های جدید ساخت و ساز با استفاده از مواد جدیدی مانند پلاستیک که سعی می‌شد مقاومت چوب را داشته باشند، به طور چشمگیری مورد استفاده دکوراتورهای این سبک قرار گرفت.

سبک میانه قرن (Midcentury)

با وجود گذشت زمان، طرح‌های محبوب در این سبک باقی مانده‌اند و حتی دوباره به نوعی مد روز شده‌اند و تولید کنندگان به سراغ ساخته آن‌ها با قیمت‌های گاهی بسیار ارزان رفته‌اند، البته شاید بتوانید بازمانده‌های اصیل این نوع از مبلمان را در بعضی از سمساری‌ها پیدا کنید به شرطی که قبل از آن خود را برای پرداخت هزینه بالای آن آماده کرده باشید.

درست است که در ان دوره استفاده از موادی مانند فلز، شیشه، وینیل، تخته سه‌لا، پلکسی گلاس و لوسیت مرسوم شد اما باز هم  استفاده از چوب‌هایی به جنس ساج، گردو، بلوط به خصوص در حالت‌های فشرده، باریک با اشکال هندسی و کم‎ وزن در الویت طراحان بوده است.

سبک میانه قرن (Midcentury)

یکی از دلایلی که ما هنوز به راحتی می‌توانیم این سبک از مبلمان ردر فروشگاه‌ها پیدا کنیم و در طراحی خود به کار ببریم این است که این سبک از ابتدا بر اساس تکنولوژی روز و گرایش‌های یکپارچه‌سازی شکل پیدا کرده، گرایش‌هایی که امروزه نیز از الویت‌های تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان هستند.

سبک میانه قرن (Midcentury)

نمونه‌هایی از سبک مدرن اواسط قرن در مبلمان را در دو تصویر زیر ببینید.

سبک میانه قرن (Midcentury)

صندلی تخم مرغ  طراحی شده توسط    Arne Jacobsen

سبک میانه قرن (Midcentury)

 

صندلی سالن Eames طراحی شده توسط Charles Eames

رنگ

در پست قبل نکاتی درباره نحوه انتخاب رنگ در این سبک گفتم که می‌توانید از اینجا ببینید.

خوشبختانه این سبک پذیرای طیف گسترده‌ایی از رنگ‌هاست. ما می‌توانیم از همه رنگ‌هایی که زنده هستند و طبیعت را به خوبی یادآوری می‌کنند استفاده کنیم.

سبک میانه قرن (Midcentury)

البته گستردگی این طیف می‌تواند از رنگ های خنثی تا پررنگ، و حتی طرح‌های  گرافیکی  سیاه و سفید هم باشد .

پالتی زیر نمونه خوبی از رنگ‌های ماندگاری است که به این سبک گره خورده‌اند.

سبک میانه قرن (Midcentury)

نور

طراحان این سبک خیلی به نورهای موضعی بر اجسام خاص یا نورهای سفید و شدید علاقه ندارند پس بیشتر نورهای زرد که فضا را گرم می‌کنند و لوسترها و آباژورهای زیبای مسی و چوبی هویت نوری این سبک را شکل می‌دهند.

 

سبک میانه قرن (Midcentury)

سبک میانه قرن (Midcentury)

تزئینات

یکی از اصول اولیه‌ایی که بایستی در این سبک رعایت شود خلوتی فضا است. باید از فکر تزئینات پر زرق و برق بیرون بیایم و با استفاده از اتفاق‌های ساده مانند ایجاد یک شومینه خاص ساخته شده از متریال‌های طبیعی و نیمکتی در کنارش یا استفاده بیشتر از آینه‌ها که نور را در اتاق بیشتر می‌کنند.

سبک میانه قرن (Midcentury) سبک میانه قرن (Midcentury)

سبک میانه قرن (Midcentury)

 

اگر به آثار هنری علاقه دارید می‌توانید یک یا دو تابلوی دیواری بزرگ گرافیکی یا رنگ روغن را در دیوار اصلی خانه جای دهید و آن دیوار را تبدیل به نقطه مرکزی خانه کنید.

سبک میانه قرن (Midcentury)

طراحی آشپزخانه

طراحان این دوره دست به حرکتی بسیار جسورانه زدند و اقدام به برداشتن دیوارهایی مانند دیوار آشپزخانه کردند تا هر چه بیشتر فضایی باز و صمیمی ایجاد کنند که نور در آن جریان داشته‌باشد و ساکنین خانه از این طریق راحت‌تر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

سبک میانه قرن (Midcentury)

از راهکارهای دیگری که باعث می شود آشپزخانه بزرگتر و تمیزتر به نظر آید، استفاده از ظروف صیقلی و کاشی‌کاری‌های براقی مانند عکس زیر است.

سبک میانه قرن (Midcentury)

در آن دوره کسانی که چنین آشپزخانه‌هایی را طراحی می‌کردند که همه‌چیز در آن نشان موجی از آینده بود، باعث شدند صاحب‌خانه‌ها احساس مدرن و آینده‌نگر بودن بکنند.

سبک میانه قرن (Midcentury)

با اضافه کردن فولاد ضد‌زنگ و سنگ مرمر واستفاده از کفپوش‌های  چوبی به سادگی  آشپزخانه‌ایی بسازید که مخاطب در یک نگاه حس سادگی، مدرن‌بودن و تمیزبودن را دریافت کند.

در این دوره بود که  ابزارهایی مانند تسترهاو مجموعه‌های باربیکیو به وجود آمدند تا باعث راحتی در استفاده و صرفه‌جویی در وقت شوند.

پس هوشمندانه است که کابینت‌ها را طوری طراحی کنید که بتوانید تعداد زیادی از ابزارآلاتی که باعث راحتی شما می‌شوند را در آن ها جای دهید.

سبک میانه قرن (Midcentury)

امیدوارم پیگیر پست‌های من درباره شناخت انواع سبک‌های دکوراسیون داخلی  باشید.

در پست بعد با هم راجع به سبک اسکاندیناوی بیشتر صحبت خواهیم کرد.

Posted on

شناخت رنگ در طراحی داخلی – بخش دوم

اگر پست قبل را خوانده باشید، می‌دانید که درآن پست سعی کردم کمی بیشتر درباره‌ی ارزش عنصر رنگ در دکوراسیون داخلی صحبت کنم و قول دادم که در این پست بیشتر راجع به این که چطور رنگ‌ها را طبق اصول شناخته شده، درست در کنار هم قرار دهیم تا نتیجه نهایی رضایت‌بخش باشد، صحبت کنم.

اگر شما عاشق رنگ‌ها هستید لازم است بگویم دیگر نگران این نباشید که مثلا مجاز به رنگ آمیزی دیوارهای خانه خود نیستید و نمی‌توانید از نعمت بزرگ حضور رنگ‌ها بهره‌مند شوید. راه‌های زیادی وجود دارد که ما می‌توانیم با شناخت آنها رنگ‌های استراتژیک را به فضای خانه اضافه کنیم.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

هر خانواده‌ی رنگی می‌تواند اثری متفاوت در حال و هوای دکوراسیون ما داشته باشد. جالب است بدانیم که همین خانواده‌های رنگ‌، هر کدام سایه‌های مختلفی را در خود دارند که ممکن است اثراتی کاملا متضاد با هم داشته باشد.

برای مثال در حالی که زردهای تند با سایه‌‎‌های گرم خبر از هیجان فراوان دارند و فقط با استفاده کمی از آن‌ها می‌توانیم فضایی انرژیک خلق کنیم، زردهایی ملایم با ته‌مایه سفید فضایی آرامش‌بخش ایجاد می‌کنند و حتی می‌توانند رنگی فوق‌العاده برای کلاس‌های یوگا باشند.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

این اتفاق در مورد انواع آبی ‌ها هم مرسوم است و یک طراح باهوش از این خصوصیت رنگ‌ها در جهت‌ زیبایی هرچه بیشتر طرحش استفاده می‌کند.

یک طراح حرفه‌ایی به خوبی می‌داند که رنگ‌های روشن برای ایجاد حس وسعت و گستردگی در یک اتاق کوچک و رنگ‌های تیره و قوی برای ایجاد حسی قوی همراه با صمیمیت و شکوه در اتاق‌های بزرگ، چقدر کارسازهستند.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

وقت این است کمی از حقایق جاری صحبت کنیم. آیا می دانستید که در طول 30 سال گذشته، درآمد آمریکایی‌ها 20 درصد افزایش پیدا کرده و خانه‌هایشان تقریبا دو برابر شده است و با این حال جامعه آنها شادتر نشده است؟

روانشناسان معتقدند بخشی از حل این موضوع به عهده دکوراسیون داخلی است. آنها بر این باورند که رنگ‌ها، جای‌گذاری درست وسایل و کاربرد وسایل کمک بسیاری به ایجاد حس آرامش و رضایت در مخاطبین خود دارند.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

طراح داخلی شانون کای می‌گوید: “قدرت رنگ این است که می‌تواند تجربه شما از فضا را کاملا تغییر دهد.”

شناخت رنگ در طراحی داخلی

کسانی که به دنبال یک خانه‌ی شادتر هستند نیاز به صرف وقت بیشتری در مورد زیبایی‌شناسی و طراحی و دیزاین درست دارند.

این افراد باید بدانند فضای بیش از حد پرنور یا  کم‌نور یا فضاهایی با رنگ‌های بسیار غلیظ یا مات و کم‌رنگ، چرخه‌ی خواب طبیعی بدن را مختل می‌کنند و می‌توانند به استرس منجر شوند.

استرس مزمن و محرومیت از خواب اغلب منجر به مسائلی مانند سردرد، افسردگی و سرکوب سیستم ایمنی می شود. با درک این مساله و حصول اطمینان از اینکه خانه در طول روز دارای نور کافی است، می توانید خواب را تقویت کرده و ترمیم فیزیکی وروحی را مناسب کنید.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

در حالی که از روانشناسی فنگ‌شویی ممکن است در دنیای غرب قدردانی نشود، اما درس‌های فراوانی ازاین شیوه زندگی در شرق وجود دارد که تأکید بر تعادل انرژی فضا، سنگینی و سبکی حس آن دارد و به تازگی برای بسیاری از طراحان موضوعی جالب شده است، زیرا این تعادل را هم می‌توان با چیدمان درست وسایل و هم انتخاب درست رنگ‌ها ایجاد کرد.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

نیکولا می‌گوید: “رنگ‌ها به ما یک حالت ذهنی خاص می‌دهند، می‌توانند به ما انرژی ببخشند، ما را تشویق کنند، به ما احساس امنیت، آرامش و استراحت بدهند و توانایی تمرکزو لذت بردن از اطراف را در ما افزایش بدهند.”

در مقابل رنگ‌هایی وجود دارند که اساس خفگی و خستگی در ما ایجا می‌کنند. البته این منحصر به یک رنگ خاص نیست گاهی ترکیب غلط رنگ‌ها چنین اثری در ما می‌گذارد.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

برای اینکه مطمئن باشیم که انتخاب و طراحی درستی می کنیم لازم است که یا با تئوری رنگ‌ها و اثرشان بر یکدیگر آشنا باشیم یا اینکه به سایت‌ها و اپلیکیشن‌هایی که ترکیب‌ها درست را به ما معرفی می‌کنند، اعتماد کنیم.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

برای شناخت اولیه لازم است که بدانیم که در قلب تئوری رنگ، چرخه رنگ قرار دارد.

چرخه رنگ به سادگی تصویری از 12 رنگ اصلی را فراهم می‌کند که شامل رنگ‌های اولیه، ثانویه و ثالثیه است.

با استفاده از این چرخه رنگ، طراحان قوانین و استراتژی‌های مختلفی را برای ایجاد اتاق‌های متعادل دنبال می‌کنند. آنها چیزهایی مانند درجه حرارت، تونالیته، کنتراست و روابط رنگی را با استفاده از چرخه رنگ در نظر می‌گیرند.

این چرخه شامل سه رنگ اولیه زرد، قرمز و آبی است.

رنگ‌های ثانویه هم در آن از ترکیب رنگ‌های اولیه به دست می‌آیند، به این صورت:

زرد+آبی=سبز          زرد+ قرمز=نارنجی      آبی+قرمز=بنفش

سپس رنگ‌های ثالثیه را خواهیم داشت که پرده‌های میانی رنگ‌های ثانویه را تشکیل می‌دهند.

*البته نمی‌توان مشخصا یک رنگ را بین دو رنگ مشخص قرار داد، زیرا میلیون‌ها رنگ بین دو رنگ وجود دارند، پس قوانینی وضع شد تا رنگ‌های ثالثیه، چند کد رنگ مشخص باشند.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

چند نکته مهم درباره چرخه رنگ:

1- رنگ‌های روبه روی هم در چرخه رنگ، رنگ‌های مکمل هم مثل بنفش و زرد.

2-رنگ‌های در کنار هم، رنگ‌های هارمونیک مثل زرد و زردسبز.

3-رنگ‌های قرمز و زرد، در رنگ‌های اولیه و نارنجی در ثانویه و زردنارنجی و قرمزنارنجی و بنفش قرمز در رنگ‌های ثالثیه “گرم” به حساب می‌آیند و سایر رنگ‌ها “سرد” محسوب می‌شوند.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

در آینده پست‌های تکمیلی درباره چرخه رنگ‌ها و قوانین حاکم بر آن خواهم گذاشت تا ببینیم چطور می‌شود مثل یک بازی به این چرخه نگاه کرد و در عین حال بیشترین استفاده در جهت شناخت و کمک برای جای‌گذاری درست رنگ‌ها  را از همین چرخه بکنیم.

Posted on

سبک میانه قرن (Midcentury)

میانه قرن شاید بهترین عنوانی بوده‌است که می‌شد برای این سبک انتخاب کرد. عنوانی که به در میانه راه قرارگرفتن این سبک دکوراسیون داخلی اشاره می‌کند.

این سبک که به عقیده عده‌ایی در بین سال‌های 1933 تا 1965 و به عقیده عده دیگری در بین سال‌های 1947 تا 1957 محبوبیت فروانی داشته، به راستی ترکیبی زیبا از محاسن همه سبک‌های قبل و بعد خود را نشان می‌دهد.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

این سبک پس ازجنگ‌های جهانی، وقتی به وجودآمد که مردم نیاز فوری به خانه‌های پیش‌ساخته و مبلمانی برای تجهیز آن داشتند.

سربازانی که به خانه برمی‌گشتند، می‌خواستند سریع ازدواج کنند و در خانه‌هایی آرام و خارج از شهر زندگی کنند، آرامش لازم برای آن‌ها را این سبک با ترکیب سادگی و زیبایی و استفاده از رنگ‌های طبیعی که در اثاثیه واز آن‌ها استفاده می‌شد و اغلب قیمت مقرون به صرفه‌ایی داشتند، برای آنها به ارمغان آورد تا بتوانند زندگی خود را از نو بسازند.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

طراحان این سبک از قدرت رنگ‌ها و انواع چوب که در سبک‌های پیشین بسیار مهم بودند، غافل نشدند و در عین حال سادگیِ دلچسبی را در طرح‌های خود به اجرا درآوردند که حتی امروزه طرفداران بسیاری در میان طراحان حرفه‌ایی و مردم عادی دارند.

این سبک به قدری منعطف و زیبا در میان سایر سبک‌ها بوده‌است که هنوز می‌توان دید که حتی طراحان نوآور هم بیشتر اوقات بخشی از خانه، مثلا آشپزخانه یا نشیمین را به نشانه‌هایی از این سبک اختصاص می‌دهند.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

مبلمان و سایر وسایلی هم که در طول این سبک توسط طراحانی همچون:
Jens Risom، Alexander Girard ، Verner Panton، Isamu Noguchi ، Eileen Gray، Charles Eames and his wife Ray Eames، Arne Jacobsen، Harry Bertoia ، Eero Saarinen، Edward Nelson، Wormley، George

طراحی شده‌اند هنور در موارد مختلفی همچون کاربری خانگی یا اداری و تجاری طرفداران بی‌شماری دارند.

 

طراحی سبک میانه قرن midcentury

من قصد تعریف بیش از حد از این سبک را ندارم اما علاقه‌ام به آن اجازه نمی‌دهد که از کنار خصوصیات جذابش به راحتی  رد شوم.

وجه تمایزی که این سبک به ناگهان در طراحی دکوراسیون داخلی ایجاد کرد استفاده از خطوط مستقیم و تمیز خود در شکل هایی صاف و منحنی بود.

خطوطی که کمتر حالت مارپیچ تزئینی را دارند و کاملا وجهه‌ایی مینیمالیستی را در اثاثیه ایجاد کرده‌اند. استفاده از این خطوط هم در انواع اثاثیه چوبی و هم در اثاثیه فلزی و آنها که جنس فایبر گلاس داشتند، به سرعت رایج شد.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

مبلمان مدرن در آمریکا با نام‌هایی مانند هرمان میلر، جورج نلسون، چارلز و ری ایمز همراه است، البته حضور شرکت‌هایی همچون *کنول* هم  در گسترش

سریع و محبوبیت این نوع از نوآوری‌ها تاثیر بسزایی داشته است.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

انتخاب رنگ‌های درست در کنار طرح مبلمان می‌تواند به راحتی این سبک را در خانه ما ایجاد کند. طراحان در همان سال‌های اوج رواج این سبک علاقه وافری به دیوارها و سقف‌های سفید داشتند، زیرا معتقد بودند فقط در زمینه سفید می‌توان زیبایی مبلمان و فرش‌ها را به غایت دید و از آن لذت برد.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

در مرحله بعد اصل برای این است که ترجیحا از 3یا 4 رنگ بیشتر استفاده نشود، زیرا مبنای زیبایی این سبک بر سادگی است و با استفاده از چندین رنگ این سادگی به خطر می‌افتد و ممکن است فضا شلوغ به نظر برسد.

نهایتا یک قاعده کلی تعریف شد که طبق آن رنگ اتاق باید 60٪ رنگ پایه، 30٪ رنگ ثانویه و 10٪ رنگی باشد که کنتراست زیادی با دو رنگ قبل داشته  و یکدستی فضا را بشکند.

طراحی سبک میانه قرن midcentury

برای مفروش کردن خانه‌هایی که این سبک را در خود دارند هم بایستی از فرش‌های ساده و یا با طرح های هندسی استفاده کرد که کمترین اثر از طرح های ستنی و روستایی فرش های پیشین را در خود دارند.

طراحی سبک میانه قرن midcentury طراحی سبک میانه قرن midcentury

 

چراغ‌های این سبک دارای شکل‌های بسیارمستقیم، خطوط هندسی، گرد و منحنی هستند. اغلب آنها شیدهای فلزی و پایه‌های چوبی داشتند و اتفاقا این روزها دوباره محبوب شده‌اند.

 

طراحی سبک میانه قرن midcentury

در آینده متنی مفصل درباره راهکارهایی ساده و بعضا ارزان برای تبدیل فضای زندگی یا محل کارمان به فضایی با حال وهوای این سبک منتشر می‌کنم.

پست بعدی من که بخش دوم اثررنگ‌ها در دکوراسیون داخلی است را از دست ندهید.

Posted on

شناخت رنگ در طراحی داخلی

رنگ‌ها قرن‌هاست که از اجزای مهم زیبایی شناسی محسوب می‌شوند و در هنرهای بسیاری از جمله معماری جز ارکان انکارناپذیر به حساب می‌آیند.

اثرات روانشناختی رنگ در زندگی واقعی وجود ندارد. این فقط اثر امواج الکترومغناطیسی ثبت شده توسط مغز و چشم ما است که آن را به عنوان رنگ می‌شناسیم. با این وجود رنگ  نقش بسیار مهمی دارد و تصور زندگی بدون حضور آن تقریبا غیرممکن است.

با درک تئوری رنگ در طراحی داخلی و اثر آن در ایجاد احساسات متنوع، می‌توان خلق‌وخوی مناسب برای هر فرد را در فضای اختصاصی او ایجاد کرد.

شناخت رنگ در طراحی داخلی ombre walls boho chic

می‌توان با استفاده از رنگ در خانه های مختلف، احساساتی مانند هیجان، شور، آ‌رامش و یا رمز و راز را برقرار کرد.

شناخت رنگ در طراحی داخلی dark magenta wall

شاید افراد به نظر در برابر رنگ‌ها بی‌تفاوت به نظر بیایند اما بایستی توجه داشته باشیم که اثر هر رنگ بر روی افراد مختلف، متفاوت است. عوامل متعددی از جمله سن، نژاد، فرهنگ و تجربیات زندگی می‌توانند در ادراک افراد از رنگ

و سلیقه آنها درترکیب رنگ‌ها تاثیرگذار باشند.

وقتی ما درباره رنگ‌ها و تاثیرات آن‌ها در طراحی داخلی صحبت می‌کنیم، باید بدانیم که انتخاب آنها در کنارهم به صورت تصادفی اتفاق نمی‌افتد.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

در نگاه اول ممکن است فکر کنیم که انتخاب رنگ برای یک اتاق‌نشیمن  یا کل خانه و فضای مورد نظر ما بسیار آسان است و کافی است که رنگی که دوست داریم را انتخاب کنیم و در مرحله اجرا از آن استفاده کنیم، ممکن است که در بسیاری از موارد نتایجی خوب به دست بیاید، اما در بیشتر موارد، اگر ما هیچ چیز در مورد رنگ‌ها را ندانیم و اطلاعات کافی درباره ترکیب‌های حرفه‌ای نداشته باشیم، احتمالا به نتیجه دلخواهمان در این زمینه نمی‌رسیم.

شناخت رنگ در طراحی داخلی Soft Green Combine with White make

در بیشتر موارد، کسانی که دانش کاملی در مورد رنگ دارند، خیلی خوب می‌دانند که کدام رنگ به کدام دسته از خانواده رنگ‌ها تعلق دارد و برای چه ترکیبی مناسب است و چه اثر روانشناختی ایجاد می‌کند و برای هدف نهایی طرح اجرای آنها بهترین گزینه است.

دانش این افراد به آنها این امکان را می‌دهد که بدانند هر رنگی در طول ساعت‌های مختلف روز یا در فصول مختلف سال چگونه به نظر می‌رسد و برای چه مکانی انتخاب هوشمندانه‌ایی هست.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

ما رنگ‌ها را به طور متفاوتی از یکدیگر درک می‌کنیم، در واقع شیوه پاسخ‌دهی عواطف ما به اثرات رنگ‌ها با یکدیگر متفاوت است.

به عنوان مثال، یک رنگ مشخص می‌تواند ناخودآگاه، خاطرات یا احساسات ما را بیدار کند، اما چنین اثری برای همسر یا دوست ما نداشته باشد شاید بخشی از آن به این دلیل است که منبع ادراک و خاطرات ما از رنگ‌ها مشترک نیست.

درست است که ما قوانینی ثابت شده برای گرما یا سرمای رنگ‌ها داریم اما این هم می‌تواند با توجه به سلیقه افراد تا حدی منعطف باشد. شاید این افراد گرما و حرارت لازم را از فام‌هایی کاملا سرد بتوانند دریافت کنند که البته این جز استثنائات محسوب می‌شود.

شناخت رنگ در طراحی داخلی Pine dining table
شناخت رنگ در طراحی داخلی Pine dining table

 

یا مثالی دیگر اینکه معمولا رنگ سیاه برای عموم مردم یادآور عزا وغم است و به نوعی آنها را به حس‌های ناراحت کننده‌شان وصل می‌کند، اما همین رنگ می‌تواند حسی زیبا در شخصی دیگر ایجاد کند.

شناخت رنگ در طراحی داخلی

در پست بعدی بیشتر راجع به ذات و نوع اثرگذاری رنگ‌های پرطرفداری که بیشتر در دکوراسیون داخلی استفاده می‌شوند صحبت خواهم کرد.

درباره اینکه چطور رنگ‌ها را طبق اصول شناخته شده، درست در کنار هم قرار دهیم تا نتیجه نهایی رضایت‌بخش باشد.

در این باره بیشتر بخوانید!

کتاب مبانی کامل شناخت رنگ برای طراحان

کتاب «شناخت رنگ» سعی دارد طیف وسیعی از کاربران را مخاطب قرار دهد. به همین دلیل مباحث تخصصی را با زبانی ساده طرح می کند. در میان منابع فارسی مرتبط با رنگ، کتاب «هنر رنگ» نوشته یوهانس ایتن، سال هاست که در ایران نقش مرجع اصلی را برای معماران، نقاشان، هنرمندان، طراحان، مورخان هنر و سایر علاقمندان بازی کرده است و به نظر می رسد که ادبیات به کار رفته در آن جای خود را میان خوانندگان باز کرده باشد.
Posted on

سبک صنعتی (industrial)

این سبک که علاقه زیادی به نشان دادن عناصر و سازه‌ها به صورت خام دارد، وام‌دار طراحی‌های مهندسی و مکانیکی است و بیشترین نزدیکی را به سبک مینیمالیسم دارد و یادآور انبارها و کارخانه‌ها است.

چیزی که در نگاه اول توجه ما را به خود جلب می‌کند این است که طرح به نظر ناتمام می‌آید زیرا آجرها، چوب‌ها، لوله کشی‎ها و سیم کشی‌ها دیده می شوند اما در واقع همین ناتمامی طرح است که باعث می‌شود این سبک انعطاف پذیری زیادی داشته باشد و نتیجه اجرای آن طرحی ساده و شیک از آب دربیاید.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

از دیگر نشانه‌های دیگر این سبک سقف‎های بلند، تیرهای چوبی قدیمی و وسایل فلزی آویزان و مبلمان‌های کاربردی کم ارتفاع است.

گاهی ممکن است یک یا دو قطعه از هنر انتزاعی یا عکاسی هم وجود داشته باشد یا رنگی قوی مثل زرد یا قرمز که با کلیت طرحمان که ترکیبی از چوب و فلز است، همخوانی دارد.سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

اگر بخواهم این سبک  را  در غالب فهرستی بگنجانم این گزینه‌ها موارد مهم آن فهرست هستند:

 

1- جسورترین حرکتی که ما از طراحان این سبک می‌بینیم این است که  لوله‌ها، تیرها و کانال‌ها در معرض دید قرار دارند.

در واقع با نشان دادن این عناصر ساختاری و مکانیکی که  در سبک‌های دیگر همواره پنهان شده‌اند،  می‌خواهند که تاریخ ساختمان را زنده نگه‌داشته و به ببیننده نشان بدهند.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

 

 

2-درگیر کردن بافت باشکوه چوب در شکل‌هایی مانند تیرهای سقفی،  میزها و صندلی‌ها، تابلوها وحتی قاب پنجره‌ها،  با سطوح فلزی سرد و صیقلی یا گاهی مات مانند ستون‌ها، ظروف، زنجیرهای آویزان از سقف و کانال‌های از علایق طراحان این سبک است.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

در این سبک معمولا از رنگ‌های گرم و خنثی استفاده می‌شود تا فضا بزرگتر از آنچه که هست به نظر بیاید.این رنگ‌ها به گرم شدن بصری فضا کمک می‌کنند و اثر حس سرمای ایجادشده از لوله‌ها و کانال‌ها را از بین می‌برند.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه
4-دیوارهایی از جنس بتن و یا آجر و درهای کشویی فلزی یا ایرانیتی بیشترین شباهت را در طرح ما به کارخانه‌ها و سوله‌های خارج شهر ایجاد می‌کنند، پس اگر طرحی کامل و بی‌نقص می‌خواهیم بایستی حتما بخشی از فضا را به این ایده اختصاص بدهیم.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

5-در بهترین حالت دکوراسیون صنعتی در فضاهایی با سقف‌های بلند اجرا می‌شود. دکوراتورها برای اینکه از فضا بهترین استفاده ممکن را برده باشند از نیم‌طبقه‌هایی  با دیوارهای نیمه شیشه یا گاردهای آهنی استفاده می‌کنند تا فضایی برای خواب یا اتاق کار ایجاد کنند.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

6-لامپ‌های ساده و یا صنعتی آویزان که ممکن است آن‌ها را در هرجایی از خانه ببینیم با نورهای محیطی یا متمرکز، نورپردازی سبک صنعتی را تشکیل می‌دهند.

البته از آنجا که دکوراتورهای این سبک علاقه زیادی به پنجره‌های بزرگ دارند همیشه به طور ویژه‌ایی از نورهای طبیعی در نورپردازی‌شان استفاده می‌کنند.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

7-نیمکت‌های پلاستیکی، بالش‌ها و فرش‌های پراکنده با تضاد شدیدشان تعادل وزنی و رنگی را در فضای چوبی و فلزی ما ایجاد می‌کنند. گیاهانی با ارتفاع زیاد یا برگ‌های پهن نیز در طراحی صنعتی معاصر باعث ایجاد حس سرزندگی و طراوت در فضا می‌شوند و آن را از یکدستی و روزمرگی خارج می‌کنند.

سبک صنعتی (industrial) در طراحی خانه

Posted on

اهمیت روشنایی در طراحی داخلی

در پست‌های قبلی که در رابطه با نور داشتیم، متوجه شدیم نورپردازی یکی از اجزای مهم در ایجاد خلق و خوی فضای زندگی است.

مطالب دیگر در مورد نور را اینجا بخوانید:

نورها را فراموش نکنیم – بخش ۱

نورها را فراموش نکنیم – بخش ۲

 

گاهی ما برای داشتن طرحی عالی فقط به رنگ دیوارها، پارچه مبل‌ها و یا وسایل دکوراتیومان دقت می‌کنیم در حالی‌که این نور است که به آنها و به فضای کلی خانه ما شخصیت می‌دهد.

بهتر است قبل از اجرای طرحی که در ذهن داریم،  دید شفاف‌تری نسبت به انواع نورپردازی‌ها داشته باشیم.

من برای هر بخش چند عکس از فضاهای مختلف با این نور می‌گذارم تا بببینیم که طراحی نور‌پردازی محدود به دکوراسیون داخلی منزل نیست.

روشنایی طبیعی

شما احتمالا متوجه شده‌اید که اتاق‌های خاصی در خانه ما روشن‌تر یا حتی گرم‌تر از دیگر اتاق‌ها هستند.

خب این دقیقا به دلیل حضور نورهای طبیعی مثل نور شمع و آفتاب در این اتاق است. کیفیت نور طبیعی در یک اتاق می‌تواند به چند چیز بستگی داشته باشد مانند زمان روز، آب و هوا و فصل.

پس قبل از انتخاب رنگ‌ها و اجرای طرح دکوراتیومان بایستی به این فکر کنیم در چه  ساعت‌هایی از طول روز چه مقدار نور طبیعی داریم و از نتایج به دست آمده برای ترکیب درست نورهای طبیعی و مصنوعی استفاده کنیم تا بهترین عملکرد آنها را ببینیم.

رنگ‌ها در نور طبیعی روز بهترین تصویر را از اصلیت خودشان نشان می‌دهند و هر رنگی در مقابل نور طبیعی زندگی‌بخش و شاد به نظر می‌آید، به همین دلیل است که نور طبیعی کمترین محدودیت در انتخاب رنگ را برای ما به وجود می‌آورد.

روشنایی محیطی

روشنایی محیطی شایع‌ترین نوع نورپردازی مصنوعی در خانه است.

این نور یک اتاق با یک درخشش عمومی فراهم می‌کند، بدون ایجاد سایه و بایستی در مناطق استراتژیک یک اتاق قرار بگیرد تا یک محیط گرم و راحت را ایجاد کند و در عین حال جذابیت بصری را هم به فضای ما اضافه کند.

در مورد نورهای محیطی بهترین اتفاق این است که آنها را به سوئیچ‌هایی مجهز کنیم که امکان پر نور و کم نور کردن فضا را به ما بدهند.

دیگر اینکه ما ملزم نیستیم که در یک فضا فقط از نور محیطی استفاده کنیم بلکه می‌توانیم نور غالب را محیطی در نظر بگیریم و در کنار آن از نورهای متمرکز دیگری هم بهره ببریم تا اشیا مورد علاقه‌مان را به طور ویژه به نمایش بگذاریم.

وظیفه روشنایی

استفاده  از روشنایی “کار” که به معنی کمک به ما در انجام فعالیت‌های روزانه مانند خواندن، پخت و پز، قرار دادن وسایل آرایشی و غیره است، این روزها در خانه‌ها بسیار رایج است.

در این نوع نورپردازی قانون بر این است که با استفاده از لامپ‌ها و نوارهای نوری که رو یا زیر میزها و آینه‌ها قرار می‌گیرند، وضوح بصری برای بیننده بیشتر شود و چشم فرد کمتر از فعالیت‌هایی که نیاز به دقت دارند خسته شود.

در عکس‌های زیر مثال‌های خوب و رایج این نوع نور را می‌بینیم.

آینه‌ای که با نور ملایم اطراف خودش کار آرایش را راحت‌تر می‌کند یا نوری که متمرکز شده روی صندلی برای مطالعه راحت‌تر یا میز کاری که ممکن است در گاراژ خانه داشته باشیم.

نورپردازی Accent

نورپردازی Accent نور جهتی است که یک شی خاص، یک جزء معماری یا ویژگی دیگر در اتاق شما را برجسته می کند.

کاری که این نور انجام می‌دهد در واقع این است که به بیننده مسیر نگاه می‌دهد و از او می‌خواهد به جزئیاتی خاص بیشتر دقت کند.

جزئیاتی مثل یک دیوار بافت‌‍‌دار، کتابخانه یا تابلویی زینتی.

همانطور که قبلا هم گفتیم نورها را می‌توان با هم ترکیب کرد، مثل عکس‌ زیر که می‌بینیم درست است که رستوران از نور محیطی بهره برده اما با نورهای Accent که به میزها داده باعث ایجاد تمایز فضای میز از فضای کلی شده.

در بقیه عکس‌ها هم همین قانون صدق می‌کند، همه چیز بستگی دارد به اینکه دکوراتور از ما می‌خواهد چه چیزی را بیشتر ببینیم.

نورپردازی زیبایی

این نوع نورپردازی شباهت هایی به نورپردازی Accent دارد با این تفاوت که مختص نشان دادن موضوعات هنری و زیبایی‌هاست.

از جمله پرکابردترین استفاده‌های این نورپردازی در موزه‌ها و کتابخانه‌هاست یا فروشگاه‌هایی که محصولاتی مرتبط با هنر دارند.

از ابزار این نورپردازی چراغ‌های هالوژن و لامپ‌هایی که نور نقطه ایی می‌دهند، هستند.

تفاوت بزرگ این نورپردازی با نورپردازی Accent هم در این است که معمولا این نور به صورت عریان و خام بدون هیچ مانعی استفاده می‌شود اما نورپردازی Accent خود را پشت شیدها و محوکننده‌ها پنهان می‌کند و نوری ملایم تا خود ساطع ‌کند.

Posted on

نزدیک شدن به دنیای دکوراتورهای مینیمال

مینیمالیست‌ها شاید سرراست ترین نوع از دکوراسیون داخلی را دارند.

حرف به ظاهر ساده آنها این است که “کمتر،بهتراست”

نباید اشتباه کنیم، منظور از “کمتر” ارزان‌تر بودن یا اینکه طراحی بدون فکر یا به اصطلاح “دم دستی” انجام دادن نیست.

منظور آنها دستیابی به طراحی بهتر از طریق سادگی است. به این معنی که با ویرایش دقیق فضا و امکانات، بدون اینکه محدودیتی در استفاده از آنها پیش بیاید، بیشترین اثرگذاری را از آنها داشته باشیم.

این دکوراتور نمی‌خواهد جلوی فضای تنفس را با انبوهی از وسایل، طبقه‌ها و عناصر تزئینی بگیرد، آنها برای خلوتی و سکون فضا ارزش قائل هستند چون می‌دانند افراد در چنین فضایی بهتر فکر می‌کنند ، بهتر استراحت می‌کنند و در نهایت بهتر زندگی می‌کنند.

این افراد معتقدند ابزار تا وقتی که به صورت روزمره به کار می‌آیند مهم هستند در غیر این صورت به جز اشغال فضا اثر دیگری ندارند.

اما این خیلی مهم است که این برداشت را نکنیم که آنها به عناصر دکوراتیو و در واقع به زیبایی اهمیت نمی‌دهند، بلکه آنها به نوعی متفاوت این اهمیت را به اجرا در می‌آورند.

خطوط، رنگ‌ها و بافت‌ها در این سبک بسیار مهم هستند. در یک طرح مینیمال به همه این‌ها به طور خاص فکر می‌شود و نه در یک اکسسوری مشخص مثل یک گلدان که در همه اشیا این اصول را رعایت می‌کنند.

نمی‌خواهم اغراق کنم اما مینیمالیست‌ها زیبایی رادر عناصر می‌ببیند و نه فقط در ترکیب‌ها.

یک پارچه زیبا برای مبل یا پرده‌، یک کفپوش چوبی واکس خورده و خطوط زیبای یک میز نهار خوری به غایت در این نوع از طراحی مهم هستند. طراح به همه این‌ها با دقت و وسواس نگاه می‌کند و انتخاب می‌کند.

بگذارید این اتاق را نشان دهم.

این اتاق با این تخت ساده اما راحت و یک صندلی که با پوست پوشیده شده، علاوه برزیبایی دکوراتیوش، برای کسی که قصد مطالعه دارد هم راحتی زیادی فراهم می‌کند.

همیشه دوست دارم راجع به تاریخ سبک‌ها بیشتر بدانم چون به درک درست من از سبک، کمک زیادی می‌کند.

اصطلاح “مینیمالیسم” ابتدا در اواسط دهه 1960 قرن بیستم ظاهر شد و عمدتا برای توصیف مجسمه‌های “رابرت موریس” و “دونالد جود” استفاده شد.

 

به مرور معنای این کلمه گسترش یافت و در حال حاضر در حوزه‌های مختلف از مد، موسیقی، طراحی و معماری استفاده می‌شود.

بر خلاف سایر سبک ها که موکت های سرد و سخت را ترجیح میدادند، مینیمال ها گونه های نرم تر و زنده تر را می پسندند.

در ابتدای شروع این سبک، اصول بنیادین مینیمالیسم بر خطوط تیز، سطوح جامد، مبلمان کم و سایه های استیل بود، اما اخیرا شکل های نرم تر، رنگ ها و بافت های بیشتری را استفاده می کنند.

ایده اصلی طراحی مینیمالیسم، استفاده از اشکال ساده و طبیعی است. این اصل اساس سبک شرقی در طراحی، به ویژه طراحی کلاسیک ژاپنی است که پایه اصلی برای مینیمالیسم شد. طراحان مشهور که مؤسسین مینیمالیسم بودند، عضو گروه هنری «سبک» بودند که در سال 1917 تأسیس شد.

 

مینیمالیسم محبوب است زیرا طراحی  در این سبک بسیار سبک و آزاد است. مینیمالیسم یک شیوه زندگی است که تمایل به نظم و سازمان کامل دارد، به ویژه در میان بازرگانان و افراد خلاق محبوب است که ترکیبی از سادگی، پیچیدگی، زیبایی و کاربرد عملی را میخواهند.

 

اگر بخواهم اصول مینمال‌ها را خلاصه در چند گزینه بگویم شاید اینها درست‌ترین و کامل‌ترین تعاریف باشند:

۱) مینیمالیسم در طراحی داخلی به معنای اتاق‌های بزرگ با حداقل مبلمان و جزئیات است.

۲) مبلمان باید دارای اشکال ساده و چرمی با رنگ خنثی باشد. سطوح درخشان و خطوط مستقیم در این منطقه شگفت انگیز است.

۳) جزئیات باید از فولاد ضد زنگ یا کروم ساخته شود.

۴) مقدار لوازم جانبی باید حداقل باشد کف باید از موادی باشد که برای تمیز کردن و مراقبت از آنها کمترین زحمت ممکن ایجاد شود.

۵) استفاده از کمدهای بزرگ که کمتر در دید باشند برای جا دادن بخش عمده ایی از لباس‌ها و سایر وسایل.

۶) سفید رنگ اصلی این سبک است. سفید باید برای دیوار، کف و مبلمان استفاده شود.

به عنوان یک جایگزین شما می توانید رنگ های خنثی مانند بژ، خاکستری، سبز روشن را هم انتخاب کنید.

۷) رنگ قرمز روشن، سنتی و محبوب‌ترین انتخاب برای برجسته سازی جزئیات در یک پس زمینه سفید است، البته میتوانید رنگ‌های مورد علاقه خودتان را به جای این رنگ به ترکیب موردنظر اضافه کنید.

۸) تصویر یا برخی جزئیات بزرگ روی دیوارها را آویزان می‌کنند. پنجره های بزرگ که معمولا پرده ندارند و حداکثر نور بیرون رو به درون می‌دهند.

در این پست می خواستم کمی بهتر و دقیق تر مینیمالیست‌ها را معرفی کنم اما در پست بعد چند نمونه با توضیح درباره هرکدام منتشر می‎کنم.

اگر به این سبک علاقه دارید پست بعد را از دست ندهید.

 

Posted on

نورها را فراموش نکنیم – بخش دوم

برای خواندن بخش اول مطلب «نورها را فراموش نکنیم» اینجا کلیک کنید.

نورپردازی از گسترده‌ترین مباحث در دکوراسیون داخلی است، اما من قصد دارم این مبحث را تا جای ممکن خلاصه کنم تا مرجعی مفید باشد برای درک درست مفهوم نورپردازی.

نور در طراحی - ۱

در توضیح نورپردازی درست، همین بس که باید بگوییم با نورپردازی اشتباه می‌توانیم به راحتی ارزش یک مکان و دکوراسیون آن را از بین ببریم.

تصور کنید که در یک قصر باشکوه قدم می‌زنیم. پرده‌ها کشیده شده و نور کمی در فضاست به قدری که ما فقط مسیر رو تشخیص دهیم.

به نظرتون ما از کیفیت رنگ‌ها، ترکیب الیاف و سبک کلی این قصر چیزی رو دیدیم؟

آیا ما از این گردش لذت بردیم؟

خب این دقیقا همون اتفاقیه که وقتی از نورها درست استفاده نمی‌کنیم برای مخاطب ما پیش میاد.

برای مثال در عکس پایین ما تقریبا هیچ درک درستی از رنگ‌ها و طرح‌ها نداریم.

نور در طراحی

قبل از هر چیز بهترست بگوییم که وقتی از نور حرف می‌زنیم فقط نور طبیعی روز مد نظر ما نیست.

خیلی از اوقات نور روز هم به تنهایی نمی‌تواند نور لازم برای دکوراسیون ما را تامین کند.

نور در طراحی

در واقع بهترین نورپردازی، ترکیبی‌ست از نورهای طبیعی و مصنوعی.

نور روز بهترین اثر را طبیعتا در طول روز دارد اما به این معنی نیست که باز هم نیازی به نورهای مصنوعی مثل آباژورها و لوسترها و نورهای مخفی نیست.

 

گاهی پیش می‌آید که بخشی از دکور ما را اسباب تیره تشکیل می‌دهند، در این صورت نور روز کفایت نمی‌کند و بهتر است از نورپردازی Accent استفاده کنیم مثل این ترکیب:

نور در طراحی - ۴

یک نورپردازی خوب می‌تواند که گستره ریسک ما ر بالا ببرد. برای مثال وقتی ما از نورهای خوبی بهره ببریم دیگر نیازی نیست که نگرانی بیش از حدی برای انتخاب رنگ‌های تیره دیوارها و اثاثیه داشته باشیم.

مثلا در این دو عکس می‌بینیم که رنگ دیوارها و اثاثیه رنگ‌های ترسناکی دارند که خیلی از ما جرات انتخاب آنها را نداریم این در حالی ست که یک دکوراتور با سلیقه این رنگ‌ها را به تابلوی خود اضافه می‌کند و با استفاده از نورهای مناسب آنها را در بهترین حالت خود به نمایش می‌گذارد.

 

نور در طراحی

نور در طراحی

نور در طراحی

نور اما فقط به خاطر روشنایی‌اش مهم و تاثیرگذار نیست.

ببینید که در این طرح چه هوشمندانه شعاع‌های نوری به خدمت دکوراتور آمده‌اند.

در این عکس راهروی تاریک به دو بخش تقسیم شده. انگار شیاری در دیوار ایجاد شده و نور بیرون را به داخل هدایت می‌کند و این باعث می‌شود این راهروی به ظاهر ساده خود به تنهایی زیبایی بصری پیدا کند.

نور در طراحی

منابع نورهای مصنوعی مثل لوسترها و آباژورها هم می‌توانند به ترکیب نهایی ما برای دکوراسیونی عالی کمک‌های مهمی کنند.

آنها به تنهایی می‌توانند دکوراتیو باشند و به فضا رنگ و بافتی متفاوت اضافه کنند و نقشی بیشتر از یک لامپ را بازی کنند.

این انتخاب ماست که چه استفاده‌ایی از انواع لوسترها و آباژورها داشته باشیم.

نور در طراحی

در پست بعدی باز هم راجع به نور حرف خواهیم زد و با انواع آن بیشتر آشنا می‌شویم.